loading...
پورتال تفریحی دوستان
عـــضویت در سایت !!!

محمدرضا بازدید : 71 سه شنبه 29 مرداد 1392 نظرات (1)

 

خاطره یعنی یک سکوت غیر منتظره میان خنده هایی بلند !

- -- -- - -- -- - -- -- - -- -- - -- -- -

به هم میرسیم ۳ نفر میشیم

من و تو و شادی

از هم دور میشیم ۴ نفر میشیم

تو و تنهایی , من و خاطره

- -- -- - -- -- - -- -- - -- -- - -- -- -

میروم تا در آغوش خاک قرار گیرم ، و تمام خاطراتمان را به خاک بسپارم

چون دیگر بعد تو پناهی بهتر از آغوش خاک ندارم . . .

- -- -- - -- -- - -- -- - -- -- - -- -- -

زیر درخت سیب نذر کرده ام به آمدنت . . .

فصل شکوفه زدن از خاطرات نزدیک است !

- -- -- - -- -- - -- -- - -- -- - -- -- -

بقیه در ادامه مطلب

 

 

کوه های غرورم از گناه رفتنت آب شده ؛ تا قبل از سیل برگرد . . .

سیل که بیاید همه را با خود می برد حتی خاطراتت را !

- -- -- - -- -- - -- -- - -- -- - -- -- -

من خاطرت را میخواستم نه خاطره ات را . . .

- -- -- - -- -- - -- -- - -- -- - -- -- -

از بعضی از آدمها تنها خاطره می ماند !

از بعضی های دیگر هم هیچ !

خاطره ساختن لیاقت می خواهد !

- -- -- - -- -- - -- -- - -- -- - -- -- -

میگوینـد: بـاران کـه میزنـد ,

بـوی ” خـاک “بلنـد می شـود. . .

امـا ,اینجـا بـاران کـه میزنـد ;

بـوی ” خاطـره ” بلنـد می شود . . .!

- -- -- - -- -- - -- -- - -- -- - -- -- -

می آیی . . .

عاشق می کنی . . .

محو میشوی . . .

تا فراموشت می کنم ، دوباره می آیی . . .

تازه می کنی خاطراتت را . . .

محو میشوی . . . .

- -- -- - -- -- - -- -- - -- -- - -- -- -

چه تلخ است علاقه ای که عادت شود . . .

عادتی که باور شود . . .

باوری که خاطره شود . . .

و خاطره ای که درد شود . . .

- -- -- - -- -- - -- -- - -- -- - -- -- -

گاهی باید فاتحه خاطره ای رو خوند !

وگر نه همون خاطره فاتحه تو رو می خونه . . .

- -- -- - -- -- - -- -- - -- -- - -- -- -

درست است، ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم

و به آنها وابسته می شویم

هرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود

پس هرکسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم که بیشتر دوستمان بدارد

باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم

- -- -- - -- -- - -- -- - -- -- - -- -- -

تقصیر تو نبود !

خودم نخواستم چراغ قدیمی خاطره ها خاموش شود !

خودم شعرهای شبانه اشک را فراموش نکردم !

خودم کنار آرزوی آمدنت اردو زدم !

حالا نه گریه های من دینی بر گردن تو دارند ،

نه تو چیزی بدهکار دلتنگی این همه ترانه ای . . .

- -- -- - -- -- - -- -- - -- -- - -- -- -

دلم که گرفته باشد باصدای دستفروش دوره گرد هم گریه میکنم !

چه رسد به مرور خاطرات باهم بودنمان. . .

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
عـــضویت در سایـت !!!

درباره ما
سلام خدمت دوستای گلم امیدوارم لحظات خوبی رو سپری کنید توی سایت دوستدار شما ♥محمدرضا♥
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از کدام بخش سایت خوشتون میاد؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 297
  • کل نظرات : 272
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 143
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 168
  • بازدید ماه : 320
  • بازدید سال : 616
  • بازدید کلی : 67,687
  • کدهای اختصاصی